تفاوت حروف اضافه حرکتی (Prepositions of Movement)

اشتراک گزاری
Share on whatsapp
WhatsApp
Share on telegram
Telegram
Share on linkedin
LinkedIn
Share on twitter
Twitter
Share on facebook
Facebook

عناوین

در زبان انگلیسی برای ساخت قید مکان و یا نشان دادن این موضوع که فعل در چه مکانی یا در چه جهتی در حال وقوع است و همچنین برای بیان موقعیت مکانی‌اشیاء و افراد از حروف اضافه خاصی مثل on، at، under و… استفاده می‌شود که به آن‌ها حروف اضافه مکان و حرکت گفته می‌شود. در این مقاله با ذکر مثال‌هایی به بیان این حروف و تفاوت آن‌ها می‌پردازیم.

کاربرد‌های حروف اضافه مکان و حرکت در زبان انگلیسی

همانطور که در مقدمه اشاره شد از این حروف اضافه برای نشان دادن مکان رخ دادن فعل، موقعیت مکانی یک شخص یا شی و چگونگی بروز حرکت از حروف اضافه مکان و حرکت استفاده می‌شود. به این ترتیب با استفاده از این حروف اضافه، می‌توان در کنار ایجاد اتصال و مرتبط کردن اجزای یک جمله، موقعیت مکانی و جهت حرکت اسم را نیز مشخص کرد.

آشنایی با حروف اضافه حرکتی

حروف اضافه حرکتی، حرکت از یک مکان به مکان دیگر را نشان می‌دهد. این حروف اضافه همیشه حرکت را توصیف می‌کنند و ما معمولاً آن‌ها را با افعال حرکت استفاده می‌کنیم.

رایج‌ترین حرف اضافه حرکت حرف اضافه (to) به معنای “به” است که حرکت در جهت چیزی را توصیف می‌کند، به عنوان مثال:

How do you go to work؟ چگونه سر کار می‌روید؟

He drove to London in five hours او در عرض پنج ساعت به لندن رفت.

Nobody came to the party کسی به مهمانی نیامد

حروف اضافه حرکتی

در اینجا به فهرستی از رایج‌ترین حروف اضافه با جملات مثال برای هر یک می‌پردازیم:

across:

حرکت کردن در عرض یک چیزکه شامل حرکت از یک سمت به سمت دیگر می‌شود.

It took us three days to drive across the desert سه روز طول کشید تا از صحرا عبور کنیم.

The dog ran across the road and nearly got hit by a car. سگ از جاده دوید و نزدیک بود با ماشینی برخورد کند.

around به معنای اطراف:

شامل حرکت یا عبور دادن چیزی در مسیر منحنی، یا عدم عبور از آن

A big dog was sleeping on the floor so she had to walk around it.

سگ بزرگی روی زمین خوابیده بود، بنابراین او مجبور شد در اطراف آن قدم بزند.

They walked around the town for an hour

آن‌ها یک ساعت در شهر قدم زدند.

away from به معنای دور از:

نقطه شروع حرکت را نشان می‌دهد

The mouse ran away from the cat and escaped

موش از گربه دور شد و فرار کرد.

down به معنای پایین:

حرکت از یک نقطه بالاتر به یک نقطه پایین‌تر از چیزی

They ran down the hill to the stream below

آن‌ها از تپه به سمت نهر پایین دویدند.

He climbed down the ladder to the bottom of the well

از نردبان پایین چاه رفت.

from به معنای از:

نقطه شروع حرکت را نشان می‌دهد

We flew from Bangkok to London

ما از بانکوک به لندن پرواز کردیم.

The police took my driving licence from me

پلیس گواهینامه رانندگی مرا از من گرفت.

into به معنای به داخل:

Into: بیانگر درون چیزی هست، حرکت به داخل چیزی

I was driving to Chalus city and I had to go into the dark tunnel

معنی: داشتم به سمت چالوس رانندگی که مجبور شدم به داخل یک تونل تاریک بروم.

بنابرین وقتی میگوییم:

I go into work = یعنی من الان دم در محل کارم هستم و میروم داخل محل کار

He got into the car and closed the door

سوار ماشین شد و در را بست.

The car crashed into the wall.

ماشین به دیوار خورد.

حرف اضافه حرکتی into به معنی حرکت به داخل چیزی است
حرف اضافه حرکتی into به معنی حرکت به داخل چیزی است

off به معنای دورشدن:

دور کردن چیزی (و اغلب پایین رفتن از چیزی)

Please take your papers off my desk

لطفاً اوراق خود را از روی میز من بردارید.

The wineglass fell off the table and shattered on the floor

لیوان شراب از روی میز افتاد و روی زمین خرد شد.

on to ، onto به معنای روی به، روی:

حرکت به سطح بالای چیزی

They went up on to the stage

آن‌ها به روی صحنه رفتند.

Move the kettle onto the counter

کتری را روی پیشخوان حرکت دهید.

out of به معنای خارج از:

نشان دهنده فضای محصور که در آن حرکت شروع می‌شود.

Take your hands out of your pockets and help me

دستاتو از جیبت بیرون بیار و کمکم کن!

He went out of the room to smoke a cigarette.

از اتاق بیرون رفت تا سیگار بکشد.

over به معنای روی:

حرکت در بالا و روی سطح بالایی یا بالای چیزی

We are flying over the mountains

ما بر فراز کوه‌ها پرواز می‌کنیم.

The cat jumped over the wall

گربه از روی دیوار پرید.

past به معنای گذشتن، عبورکردن از چیزی:

حرکت از یک طرف به طرف دیگر چیزی

We could see children in the playground as we drove past the school

وقتی از کنار مدرسه می‌گذشتیم بچه‌ها را در زمین بازی می‌دیدیم.

We gave the marathoners water as they ran past us

ما به دونده‌های ماراتن که از کنار ما رد می‌شدند آب دادیم.

to به معنای به:

To: نشان دهنده جهت یا سمت چیزی یا مکانی است

بنابراین وقتی میگوییم که go to یعنی از یک جایی حرکت میکنیم به سمت جایی دیگر. برای مثال

I go to work = یعنی من از جایی که الان هستم درمیایم و میروم به سمت محل کار

Could you give this to Kob please؟ = میشه اینو به کوب بدی لطفا؟

Does this train go to London؟ = آیا این قطار به لندن می‌رود؟

تفاوت go to و go into از دید رامین موسوی

through | thru به معنای از طریق:

حرکت در یک طرف و از طرف دیگر چیزی

The train goes through a tunnel under the hill = قطار از تونل زیر تپه عبور می‌کند.

Hey! You just went thru a red light = هی! شما فقط از چراغ قرمز عبور کردید!

towards | toward به معنای به سمت:

حرکت در جهت یا به سوی چیزی

The night sky got brighter as they drove toward the city = وقتی آن‌ها به سمت شهر حرکت کردند، آسمان شب روشن‌تر شد.

At last she could recognize the person coming towards her = بالاخره توانست کسی را که به سمتش می‌آید تشخیص دهد.

under به معنای زیر:

حرکت مستقیم در زیر چیزی

The mouse ran under the chair = موش زیر صندلی دوید.

Submarines can travel under water = زیردریایی‌ها می‌توانند زیر آب حرکت کنند.

up به معنای بالا:

حرکت از یک نقطه پایین به یک نقطه بالاتر از چیزی

Jack and Jill ran up the hill = جک و جیل از تپه بالا رفتند.

The boat takes two hours going up the river and one hour coming down = قایق دو ساعت از رودخانه بالا می‌رود و یک ساعت پایین می‌آید.

مثال با حروف اضافه حرکتی

در اینجا به چند مثال دیگر که استفاده از حروف اضافه حرکتی را در متن جمله نشان می‌دهد می‌پردازیم:

James Bond came into the room and took his gun out of his pocket

جیمز باند وارد اتاق شد و تفنگش را از جیبش بیرون آورد.

He walked around the table and moved toward the window

دور میز راه افتاد و به سمت پنجره حرکت کرد.

They saw someone running away from the school، past a car and towards the road

دیدند که شخصی از مدرسه فرار می‌کند، از کنار ماشینی می‌گذرد و به سمت جاده می‌رود.

They went up on to the roof

آن‌ها به پشت بام رفتند.

He jumped off the platform and ran over the rails just before the train arrived

او از روی سکو پرید و درست قبل از رسیدن قطار از روی ریل دوید.

The prisoners squeezed through the window، ran across the grass and escaped under the fence

زندانیان از پنجره بیرون پریدند، روی علف‌ها دویدند و از زیر حصار فرار کردند.

Jack and Jill walked up the hill. Pretty soon they were tumbling down the hill

جک و جیل از تپه بالا رفتند. خیلی زود آن‌ها از تپه پایین آمدند.

Did you walk here from home

از اینجا تا خانه پیاده رفتی؟

They didn’t go to school yesterday

آن‌ها دیروز به مدرسه نرفتند.

برگرفته از: 

https://www.englishclub.com/

guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها