در زبان انگلیسی دو مدل فعل وجود دارد. در این درس می خواهیم در مورد افعال حالتی و کنشی در انگلیسی “action/dynamic verbs” و “stative verbs” صحبت کنیم.
فعل حالتی (stative verbs)
افعال حالت در انگلیسی شرایط و وضعیت موجود را شرح میدهند. در واقع صفتی هستند که موقعیت چیزی را یا موجودیت یه چیز را توصیف میکنند. این افعال نمیتوانند فرم استمراری با فعل (ing) دار را داشته باشند. به این افعال گاهی “state verbs” نیز گفته میشود.
برخی از افعال حالتی:
love, hate, like, prefer, doubt, seem, know, own, understand
Olaf is smelling the flower
در این ۵ مورد، فعل حالتی است:
1- افعال حسی اغلب مربوط یه امور تفکر و عقاید هستند:
Know, believe, imagine, want, realize, doubt, need, understand, suppose, remember, desire, recognize, think, forget
2- افعالی که مرتبط با احساسات و عواطف هستند:
Love, like, please, appreciate, prefer, prefer, hate, dislike, fear, envy, amaze, surprise, mind
3- افعالی که برای نشان دادن مالکیت به کار میروند:
Own, belong, possess, have
4- افعالی که در حواس پنجگانه استفاده میشوند:
Taste, smell, hear, feel, see
این افعال معمولا استمراری نمیشوند.
اغلب افعال حالتی با فعل کمکی can می آیند.
مثال:
I can’t see anything. It’s too shiny
5- سایر افعالی که توصیف کننده و بیان کننده یک اکشن و یک عملی نیستند
Seem, look, appear, sound, resemble, look like, cost, owe, weigh, equal, be, exist, matter, contain, include,consist of
مثال:
Azi wants some orange juice
فعل کنشی یا عملی (action verbs)
این افعال، یک عمل یا فعلی را توصیف میکنند و برعکس فعل حالتی میتوانند استمراری هم شوند. افعال کنشی در انگلیسی در واقع صفتی هستند که معنی حرکت، تغییر یا پردازش چیزی را نشان میدهند. فعل های کنشی به این منظور استفاده میشوند که توصیف کنند که یک فعالیتی یک شروع و یک پایانی دارد.
مثال برای action verb :
eat, walk, learn, grow, sleep, talk, write, run, read, become, go
مثال:
I can’t drive right now, I’m eating ice-cream
فرم استمراری فعل خوردن (eat)، یک عمل در حال پیشروی را نشان می دهد. در نتیجه در این حالت یک فعل کنشی است.
I have a headache because I’ve been studying for 4 hours
فرم فعل استمراری فعل study نشان می دهد که این عمل یک جایی شروع شده و ادامه داشته تا یک جایی که تمام شده و یک نتیجه ای را در بر داشته، در نتیجه در این حالت یک فعل کنشی است.
Sorry, I didn’t mean not to answer the phone! I was sleeping when you called me
فرم گذشته استمراری فعل sleep نشان میدهد که در گذشته، عملی در یک زمان مشخص انجام میشده است، در نتیجه در این حالت یک فعل کنشی است.
تفاوت افعال کنشی و حالتی:
مهمترین تفاوت افعال کنشی و حالتی این است که افعال کنشی را میتوان به صورت استمراری استفاده کرد، ولی افعال حالتی را نمیتوان در حالت استمراری (non continuous) به کار برد.
فعل هایی که هم حالتی هستند و هم کنشی
آیا یک فعل می تواند هم کنشی و هم حالتی باشد؟ برخی از فعل حالتی ها که میتوانند معنی فعل کنشی داشته باشند، استمراری می شوند.
- imagine
- remember
- think
- forget
- Taste
- smell
- hear
- feel
- see
- have
- look
- appear
- weigh
- include
to be:
افعال to be در حالتی که معنای «بودن» می دهند، افعال حالتی و اگر به معنای «رفتار کردن یا عمل کردن» باشند، جزو افعال کنشی هستند.
مثال:
she is stupid
احمق بودن جزیی از شخصت وی است
He is being stupid.
او الان دارد احمقانه رفتار می کند
مثال think
I think it’s important to study in university
در اینجا فعل think به معنی ”یک عقیده ای داشتن” است و در این فرم معنی نمیتواند استمراری استفاده شود در نتیجه یک فعل حالتی است.
اما
I’m thinking about registering in university
در اینجا فعل think به معنی ابراز عقیده نیست بلکه یک عمل و پروسه عمل فکر کردن توصیف میکند. بنابرین فعل فکر کردن میتواند حالت استمراری بگیرد، در نتیجه یک فعل کنشی است.
مثال فعل mind
I don’t mind if we go to concert
در اینجا فعل mind به معنی ”اذیت شدن توسط چیزی” هست، که توصیف یک حالت ذهنی است و نه توصیف یک عمل، در نتیجه در این حالت یک فعل حالتی است.
اما
Sue: Hi, Mary. What have you been doing?
Mary: I’m just minding my own business and trying to keep out of trouble
در اینجا فرم استمراری فعل mind به معنی “حواس به کار بودن” است و یک فعل کنشی هست.
مثال فعل have:
I have 2 sisters
معنی فعل have در این جمله، ارتباط فامیلی بین گوینده و خواهرانش را می رساند و بعبارتی توصیف حالت است. در نتیجه در این حالت یک فعل حالتی است.
اما
I’m having a good day toda. I’ll call you later to explain completely
در اینجا فعل have در فرم استمراری، نشان از قرار گرفتن در جریان یک روز خوب را نشان میدهد و بعبارتی یک فعل کنشی است.
مثال فعل taste :
This coffee is too sweet
در اینجا فعل taste به معنای ”مزه داشتن” است٬ در نتیجه در این حالت یک فعل حالتی است.
اما
I’m tasting the coffee
در اینجا taste که به شکل استمراری آمده، منظور چشیدن است که در این حالت فعل کنشی است.
مثال فعل hear:
I heard the bell
فعل شنیدن hear، توصیف حالت شنیدن است. در نتیجه در این حالت یک فعل حالتی است.
اما
I’m constantly hearing podcasts about famous people
فعل شنیدن که به شکل استمراری آمده است، یعنی عمل گوش کردن. در نتیجه در این حالت یک فعل کنشی است.
مثال فعل smell :
He smell of perfume
فعل smell به معنای بوییدن٬ بوی چیزی را دادن، در این جمله توصیف یک حالت است. یعنی او بوی عطر میدهد. در نتیجه در این حالت یک فعل حالتی است.
اما
He’s smelling a perfume
او در حال بوییدن یک عطر است.
در اینجا این فعل که به شکل استمراری امده، به معنای توصیف یک اکشن و عمل بوییدن عطر است، پس یک فعل کنشی است.
GRATEFUL
EXCELLENT